حجاب گوهر در صدف | ||
آسیب شناسی جامعه پذیری حجابواحد زنان تبیان زنجان-
در آسیبشناسی جامعهپذیری حجاب مطرح میشود که دلایل عدم رواج حجاب به عنوان یک رفتار در جامعه چیست؟ و چرا برخی از جوانان مسلمان این دستور دینی را رعایت نمیکنند؟ در این راستا باید سه جنبه اساسی را در نظر داشت: 1- جامعه و روابط کلان اجتماعی2- مؤسسات، سازمانها، گروهها، دستهجات اجتماعی در سطح میانی 3- نقش و پایگاه افراد در جامعه در سطح خرد سطح کلاندر سطح کلان شبکههای روابط اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در جامعه، رفتار و کنشهای عاطفی و اجتماعی مردم را شکل و جهت میدهند. هر جامعهای متشکل از افراد و گروههای انسانی است که در آن جامعه زندگی میکنند. هر فرد دارای نیازها و انتظاراتی است که جهت رفع آن نیازها، زندگی در جمع را به زندگی فردی و منفرد ترجیح داده و با قبول قوانین و مقرارت اجتماعی، در جامعه زندگی میکند. تداوم و بقای هر جامعهای در گرو ثبات، نظم و ارتباطات ایجاد شده میان نهادها، گروهها، مؤسسات، سازمانها و افراد است. جامعه برای این که بقای خود را استمرار بخشد، بایستی چهار کار عمده و اساسی را انجام دهد: 1- قواعد، الگوها، هنجارها و مقرراتی را وضع نماید و آنها را حفظ و تداوم بخشد. 2- این قواعد و الگوها را به افراد انتقال داده و آنها را وادار به تبعیت و پیروی از آنها کند. 3- به افراد بیاموزد که چگونه با هم روابط و تعامل داشته باشند و به ارزشها و عواطف یکدیگر احترام بگذارند. 4- امکانات و منابع جامعه را میان افراد توزیع کرده و با تشویق و تنبیه استفاده افراد از آنها را کنترل نماید. بر اساس این چهار کارکرد، چهار شبکة ارتباطیِ اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ایجاد میگردد. مردم در این چهار شبکه به دنیا میآیند، رشد و نمو میکنند، دست به فعالیت و کنش میزنند، هویت مییابند، شخصیت شان شکل میگیرد و در نهایت می میرند. در ذیل، خصوصیات هر یک از این چهار شبکه و نقش آنها در جامعهپذیری حجاب بیان میشود: شبکه روابط اجتماعیدر شبکه اجتماعی، هدف این است که افراد متوجه نیات و اغراض جامعه شده و با ایجاد اشتراکات و علقههایی میان امیال و آرزوهای افراد و اهداف جامعه، پیوندهای ناگسستنی میان این دو ایجاد نمایند. در این شبکة روابط، ارتباطات، بایستی به صورت پیوسته، عاطفی و گرم و براساس تعهدات بوده و متقاعد سازی افراد، براساس گفتوگو و مفاهمه در مورد انتظارات جامعه انجام گیرد (چلبی، 1375: صص40-39). در این شبکة روابط، افراد با ارزشهای اجتماعی و ضرورت احترام گذاردن به آنها آشنا میشوند. وقتی که فرد، نزدیکی و شباهتی میان ارزشهای خود و جامعه میبیند و متوجه میشود که تحقق ارزشهای فردیاش در گرو تحقق ارزشهای اجتماعی است، هیچگاه ارزشها و قواعد اجتماعی را زیر پا نمیگذارد؛ بلکه تلاش میکند به آنها احترام گذارده و آنها را حفظ کند. بر این اساس، جامعهپذیری حجاب در شبکههای روابط اجتماعی، بایستی با اقناع سازی و ایجاد پیوندهای عمیق بین منافع فردی و جمعی در خصوص رعایت حجاب و آشنا سازی افراد با فواید آن باشد. در حالی که روشهای ترویج حجاب و پوشش اسلامی در جامعه ما در گذشته و حال بنا به اظهار نظر بسیاری از کارشناسان، روشهای اجباری، نظامی، مقطعی و بر اساس میل و نظر اشخاص و گروههای خاص بوده است. در اوایل انقلاب، ترویج حجاب اسلامی توسط گروهی از متدیّنان، بدون سیاستهای ثابت و روشن انجام شد. در واقع تأثیرپذیری برنامهها و سیاستها از شرایط سیاسی (مثلاً نزدیکی به انتخابات و نیاز به آراء عمومی) و ناهماهنگی مسئولان، در تنفر جوانان از حجاب تأثیر داشته است. در خصوص حجاب و پوشش، طرحها و برنامههایی توسط افراد نظامی و انتظامی اجراء شده است که بیش از آن که اقناعی و توجیهی باشد، با زور و اجبار همراه است. در واقع دارندگان زور و قدرت وارد عرصه فرهنگی شده و صحنه را از حالت فرهنگی، به کارزار عملیاتی و سیاسی تبدیل کردهاند. در حالی که میبایست ابتدا با انجام بحثهای مفهومی، اذهان مردم را نسبت به موضوع حجاب آگاه و قانع ساخته و در صورت عناد، اقدام به الزام اجباری نمایند.این مسئله باعث گردید شکاف و مغایرتی، میان ارزشهای فردی و اجتماعی ایجاد شود. افراد، به خصوص نوجوانان و جوانان، ارزشها و معیارهای حجاب را مانع و حائلی در برابر ارزشها و آمال خود بدانند. نوجوانان و جوانانی که هرگونه لباس پوشیدن را حق خود میدانند و به دستورات دینی، اسلامی و عرفی در خصوص پوشش اعتنایی نمیکنند، ماحصل این شکاف و تمایز میباشند. | شنبه 91/10/16 | | 10:27 عصر | | |
|
||
Designed By:Nushin |